معنی کاشف واکسن هاری

اطلاعات عمومی

کاشف واکسن هاری

لویی پاستور

لغت نامه دهخدا

هاری

هاری. (ع ص) خراب شده. ویران شده. (از ناظم الاطباء). || بنای شکسته. || مرد سست و برجای مانده از سختی روزگار. (یادداشت به خط مؤلف). || سست. || ضعیف. (از ناظم الاطباء).

هاری. (ص نسبی) کناس و سرگین کش است، زیرا که هار به معنی سرگین است و «ی » برای نسبت است، یعنی کسی که سرگین را برمیدارد و در هندوستان حلال خور خوانند. (از آنندراج) (از برهان). || خاکروبه کش.


واکسن

واکسن. [س َ] (فرانسوی، اِ) ماده ٔ آبله که از گاو گرفته به انسان تزریق می شود، نیز هر ماده ای که برای تزریق درست کرده می شود. (فرهنگ نظام). مایه. (لغات فرهنگستان). میکروب ضعیف شده یا کشته شده ٔ امراض که به منظور ایجاد مصونیت در بدن انسان یا حیوان نسبت به مرضی مسری - خصوصاًهنگام شیوع آن مرض - با آمپول آن را در عضله تزریق کنند مانند واکسن سیاه سرفه و دیفتری یا زیر پوست تزریق شود چون واکسن وبا و التور یا با ایجاد خراش سطحی روی پوست آن را وارد بدن کنند مانند واکسن آبله.

معادل ابجد

کاشف واکسن هاری

754

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری